به گزارش ایران استایل سرویس سلامت
چگونه به فرد داغدار دلگرمی بدهیم
فرد داغدار کنترلی بر اعصاب و روان خود ندارد و باید او را آرام کنید. اما باید بدانید که در رفتار با فرد داغدار چه جملاتی را باید بگویید و چه جملاتی را نگویید. مثلا اینکه بگویید من تو را درک میکنم یا احساست را میفهمم کار درستی نیست. چون او مطمئن است کسی نمی تواند در این لحظه جای او باشد. چون او عزیزی را از دست داده نه فرد مقابل. در این بخش از مجله پزشکی آسان طب درباره رفتار با فرد داغدار اطلاعاتی را تقدیم می کنیم.
فرد داغدار
رفتارهای فردی و اجتماعی ما، بخشی از آموخته هایمان از محیط و فرهنگ پیرامونمان است. در جوامع سازمان یافته بسیاری از این بدیهی ترین و ساده ترین مسایل و رفتارهای بین فردی، به روشهای گوناگون و از طرف نهادهای مختلف به شهروندان آموزش داده می شود. هرچند با رجوع به منطق، ادب و عقل خود میتوان بسیاری از این نکات ساده را تشخیص داد، با این حال در دست داشتن یک پروتکل و دستورالعمل ساده میتواند به بهبود رفتارهای بالغ و مثبت ما کمک کند.
چگونه با فرد داغدار همدردی کنیم: چه بگوییم و چه نگوییم!
فهرست زیر شامل نکاتی است که بهتر است هنگام تسلیت گفتن در نظر بگیریم.
– چه چیزهایی بگوییم:
بطور کلی هدف از ابراز همدردی نشان دادن دلسوزی و نگرانی شما برای فرد داغدار است. میتوان بزبان آورد که شما چقدر دلتان برای فردی که از دنیا رفته تنگ میشود یا میتوانید برخی خاطرات خوب گذاشته با وی را در میان بگذارید. مهمترین نکته برای مکالمه در این خصوص این است که دلواپسی و نگرانی خود را برای فرد داغدار نشان دهید. ابراز اینکه ناراحتید و به عنوان یک حامی قابل دسترسی و اتکا هستید بسیار موثر خواهد بود.
– « بابت از دست دادن … بسیار متاسفم »
اگرچه این اصطلاح تبدیل به یک کلیشه شده است، همچنان میتواند به عنوان یک راه مکالمه ی ساده و مختصر برای ابراز همدردی بکار رود. اگر جملات زیادی به ذهنتان نمیرسد، گفتن «بسیار متاسفم» میتواند نشانگر ناراحتی و همدردی شما برای آن فرد باشد.
– « تو در فکر من هستی / من به تو فکر میکنم. »
اینکه فرد داغدار بداند که به شرایط سخت روحی فرد آگاهید به او کمک میکند که کمتر احساس تنها بودن در آن شرایط سخت را تجربه کند و به او یادآوری میکند که شما به اندازه کافی برای او نگرانید که به او فکر میکنید.
– « او (فرد فوت کرده) یک انسان خارق العاده/بزرگ/شریف/… بود »
– « دلم برای او (فرد فوت کرده) تنگ خواهد شد »
– « میدانم که این شرایط برای شما بسیار سخت است »
اقرار به رنج و دردی که فرد داغدار احساس میکند میتواند تسلی بخش باشد. خیلی افراد که کسی را از دست میدهند خود را در تنهایی شدید و انزوا احساس میکنند و شما با اعلام آگاهی خود به سخت بودن شرایط موجود به فرد داغدار کمک میکنید که کمتر احساس تنهایی کند.
– « من عاشق تو هستم/ من دوستت دارم »
اگر به فرد سوگوار بسیار نزدیک هستند، یادآوری اینکه او را دوست دارید میتواند بسیار کمک کننده باشد. سوگواری میتواند منجر به حس تنها بودن شود، و با یادآور شدن اینکه شما آنها را دوست دارید و برای همدلی و یاری رساندن آماده اید میتواند به آنها حس آرامش دهد.
– « هر زمانی را که مناسب میدانی و آماده ای، دوست دارم با هم صحبت کنیم/خلوت کنیم و بیشتر راجع به فردی که از دنیا رفته صحبت کنیم تا بیشتر او را بشناسم »
اگر فرد متوفی را چندان نمیشناختید، پیشنهاد گوش کردن به صحبت های نزدیکان عزادار راجع به عزیز از دست رفته اشان، نه تنها به آنها حس مورد توجه قرارگرفتن میدهد بلکه حتی از میزان فشاری که فرد متحمل میشود نیز کم میکند. اطلاع دادن اینکه شما همیشه برای حمایت و کمک آماده اید میتواند یک دلداری موثر در شرایط پراسترس و ناراحت کننده موجود باشد.
– « یک خاطره مشترک خوب از فرد از دست رفته رو یادآور شوید »
چه چیزهایی نگوییم:
بسیاری افراد نگران گفتن جملات نادرست به فرد داغدار هستند. به این دلیل که فرد سوگوار اصولاً دچار احساسات جریحه دار شده است و بشدت حساس و احساساتی است و یک صحبت نادرست میتواند واکنشی شدید بهمراه داشته باشد. شما باید از موضع عشق و محبت و همدردی صبحت کنید و با صداقت کامل به شرایط سخت موجود اعتراف کنید. سه قانون کلی مناسب برای فهمیدن اینکه چه چیزی نگوییم عبارتند از:
۱- مرگ فرد متوفی را انکار نکنید.
۲- اینکه فرد سوگوار در شرایط روحی و احساسی سختی است را انکار نکنید.
۳- اینکه این مرگ میتواند زندگی تمام اطرافیان فرد را تغییر و تحت تاثیر قرار دهد را انکار نکنید.
– « من میدانم/میتوانم تصور کنم که شما چه احساسی دارید »
اگرچه این جمله یک ابراز همدردی به نظر میرسد، در خیلی موارد میتواند اثری برعکس بهمراه داشته باشد. هرکس سوگواری و از دست دادن عزیزش را به سبک متفاوت و مختص به خود تجربه میکند، و شما باید فرد سوگوار را تشویق کنید که به روش خاص خودش عزادار باشد. راه بهتر برای ابراز همدردی این است که بگویید » اگر مایلی راجع به اینکه چه حسی داری و چطور هستی صحبت کنیم، من همیشه آماده شنیدن هستم»
– « او الان در جای بهتری است »
بجز مواردی که شما مطمئنید که فرد متوفی و فرد داغدار هر دو به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارند، گفتن این جمله میتواند اهانت آمیز و ناراحت کننده باشد. بجای آن بهتر است که به رنج و ناراحتی که فرد سوگوار تحمل میکند اقرار کنید.
– « چطوری؟ خوبی؟ چه خبر؟ چی کار میکنی؟ »
برای اغلب افرادی که مرگ یک عزیز را تجربه کرده اند، پاسخ واقعی و درونی به این سوالات «خوب نیستم» است. هرچند قصد فرد سوال کننده جویا شدن از احوال فرد داغدار است، بدیهی بودن و خودمانی بودن بیش از حد این گونه سوالات باعث میشود که فرد داغدار مجبور به تعارف کردن یا احوال پرسی به سبکی که در عرف رایج است باشد و این خود میتواند حس سخت و دشواری برای فرد داغدار بهمراه داشته باشد.
– « دیگه میتونی به زندگی خودت برسی »
این جمله بخصوص در مواردی که فرد فوت شده دچار یک بیماری طولانی و دردناک بوده است میتواند بسیار ناراحت کننده باشد. هنوز فرد سوگوار نیاز به زمان و سپری کردن دوران عزاداری دارد. باید با دادن زمان و مکانی که وی برای عزاداری نیاز دارد از او حمایت کنید.
– « من نمیدونم چیکار میکردم اگر فلان عزیز من مرده بود »
در حالیکه این جمله میتواند کاملاً درست باشد، هیچ اثری در آرام کردن فرد سوگوار ندارد. در واقع میتواند منجر به این شود که فرد داغدار بیشتر احساس تنها ماندن و انزوا کند. بجای این جمله، عمق درد و رنجی که او متحمل شده است را بر زبان بیاورید و برای حمایت و همدلی اعلام آمادگی کنید.
– « حداقل مرگ سریع و بی درد بود / حداقل مرگ ناگهانی نبود و فرصت خداحافظی کردن داشتید / حداقل راحت شد (بخصوص وقتی فرد متوفی بصورت طولانی بیمار بوده است) »
مرگ یک عزیز فوق العاده سخت است، فرقی نمیکند چگونه اتفاق افتاده باشد. اگرچه شما سعی میکنید که به فرد داغدار نیمه پر لیوان یا نقطه مثبت قضیه را یادآور شوید، او همچنان نیاز به زمان برای عزاداری کردن دارد و در شرایط مناسبی برای نگاه کردن منطقی به این حادثه نیست.
– « نگران نباش، بزودی حالت بهتر میشه »
در حالیکه قصد کمک به فرد داغدار برای نگاه به آینده را دارید، توجه به این نکته بسیار مهم است که به او زمان لازم برای عبور از مرحله سوگواری داده شود. به هیچ عنوان وی را تحت فشار برای غلبه بر احساسات جریحه دار شده اش قرار ندهید.
چه زمانی تسلیت بگوییم.
درک اینکه چه زمانی بهترین زمان برای تماس گرفتن و ابراز همدردی است مسلماً وابسته به نوع ارتباط و میزان نزدیکی شما با فرد داغدار یا متوفی است. به عنوان قانونی کلی: – اگر رابطه شما خیلی نزدیک است، هرچه زودتر باید تماس بگیرید. – اگر با فرد آشنایی دارید بهتر است تا زمان برگزاری مراسم خاکسپاری یا پس از آن صبر کنید. بخصوص در مورد همکاران و در روابط حرفه ای.
بایدها و نبایدهای عرض تسلیت
بایدها و نبایدهای عرض تسلیت از زبان دکتر محمدعلی الستی (جامعهشناس ارتباطات و استاد دانشگاه)
انسان، موجودی اجتماعی است. یعنی بخش قابل ملاحظهای از مشخصات و مختصاتش وابستگی متقابل با زیستگروهی او دارد. یعنی نمیتوان گفت چون آن خواص یا خصلتها موجود بوده، انسان زندگی جمعی را برگزیده یا چون آدمی در جمع میزیسته، آن ویژگیها در وی پدیدار شده است…
مثلا زبان و تواناییهای گسترده و عمیق گفتوگو از قابلیتهای انحصاری نوع بشر است اما نمیتوان تشخیص داد و تعیین کرد که چون انسان موجودی جمعگرا بوده، قدرت تکلم یافته یا به دلیل اینکه قادر به بیان بوده با همنوعان خود به زندگی گروهی روی آورده است. ویژگیهایی مانند ابراز شادمانی یا بیان غمها نیز از این دستهاند که معلوم نیست چون آدمی برای تکمیل خوشیهای خود نیازمند به اشتراکگذاشتن آنها با دیگران است (که همین انگیزه میتواند ریشه پیدایش بسیاری از جشنها و پایکوبیهای دستهجمعی به شمار رود) زیست اجتماعی را سازمان داده یا آنکه شادیها و سرور جمعی انسانها خود معلول اجتماعیبودن آنهاست و نیز پوشیده است که نیاز آدمی به وجود و حضور همدرد و غمخوار برای تحمل دردها و رنجهای خود (که پایه و مایه ظهور سوگواریهای گروهی محسوب میشود)، است که انگیزه حیات جمعی را فراهم آورده یا زیستار گروهی آدمیان باعث شده تا به تشریک آلام و اندوه خود با سایر همنوعان بپردازد.
به هر روی، همانگونه که همراهی و همگامی با شادمانیهای آدمیان، از تبریک لفظی تا مشارکت در برگزاری جشنهایشان، اقدامی مبتنی بر نزاکت، تعاون و در یک کلام امری انسانی محسوب میشود، همدردی و سهیمشدن در تحمل مصائب انسانها نیز از تسلیت شفاهی گرفته تا همکاری در برپایی مراسم سوگواری آنها، کردار و رفتاری نوعدوستانه و بغایت مطلوب به شمار میرود.
باید توجه داشت که همین غمخواری، اظهار همدردی و تلاش برای تسلای خاطر داغدیدگان، خود آدابی دارد که رعایت آنها میتواند ما را در رسیدن به اهداف انسانی و عاطفیمان یاری دهد و توجهنکردن به اصول این فرآیند و فقدان مهارتهای کافی در این زمینه میتواند خود مسالهآفرین، مشکلزا و نقض غرض باشد. برای توجه بیشتر به موضوع، به صورتی خلاصه به ذکر چند قاعده کلی در این حوزه بسنده میکنیم.
1 – برای دلگرمی گفتن به فرد داغدار نگویید غم آخرتان باشد
اظهار همدردی و آرزوی خوب برای فرد داغدار نباید در بطن خود خواسته بدی را برای وی به دنبال داشته باشد. مثلا معنی دیگر عبارتهایی مانند «انشاا… غم آخرتان باشد» یا «انشاا… دیگر غم نبینید» آن است که انشاا… دفعه دیگه نوبت خودتان باشد یا هرچه سریعتر بمیرید تا غم دیگری را به چشم نبینید. به جای چنین مضامینی، عبارتهایی مانند خداوند به شما صبر دهد، خداوند به خاطر صبرتان به شما اجر دهد، یا خداوند به شما سلامت دهد یا آرزومند سلامت شما هستیم، میتوانند مناسبتر باشند. به یاد داشته باشیم که دعا و آرزو برای طول عمر داغدیدگان، هرچند ممکن است تلویحا و غیرمستقیم به معنای ایجاد امکان تحمل مصیبتها و تجربه داغهای دیگر باشد اما اثر مثبت آن بیشتر است.
2 – برای دلگرمی گفتن به فرد داغدار فرد داغدیده را منع نکنید
در تلاش برای تسلای خاطر داغدیدگان نباید آنها را از ابراز احساساتی مانند گریه منع کرد. واکنشهایی مانند گریه، در تلطیف احساسات و تخفیف فشارهای روانی فرد داغدیده و سوگوار بسیار موثرند و فردی که برای تسلای سوگواران تلاش میکند نباید مانع چنین واکنشهایی شود بلکه در صورت بروز عکسالعملهایی مانند دادوفریاد و احیانا واردکردن آسیب به خود است که باید برای بازداشتن فرد هیجانزده اقدام کرد. در بسیاری از موارد حتی تشویق فرد مصیبتدیده و سوگوار، به ابراز احساسات و بهخصوص گریه، میتواند نقش موثر و مثبتی در آرامش و تسلای خاطر وی ایفا کند.
3 – برای دلگرمی گفتن به فرد داغدار ابراز رضایت نکنید
به هیچوجه نباید به زعم ایجاد آرامش در افراد داغدیده، به گونهای از مرگ عزیزشان ابراز رضایت کرد. مثلا این عبارت که «راحت شد» یا «آنگونه زندگی به چه دردش میخورد» یا «با توجه به اتفاقهایی که قرار بود برایش بیفتد (مثلا مصیبتهای زیادی ببیند)، همان بهتر که رفت». برای افراد مذهبی، تذکر این نکتهها که به هر حال اتفاق رخداده بهگونهای خواست و تقدیر الهی بوده و کسی از حکمت آن مطلع نیست، آرامشبخش است زیرا ابراز رضایت مستقیم از مرگ بستگان یا دوستان نیست بلکه ابراز رضایت از اراده پروردگار است.
4 – برای دلگرمی گفتن به فرد داغدار مجلس گرم کن نباشد
مطلقا نباید با قصد گرمکردن مجلس عزاداری، بر زخم داغداران نمک پاشید. عدهای میپندارند که بدینگونه اولا با به گریهانداختن عده زیادی بر همدردان صاحب عزا میافزایند و از این طریق به تسهیم تحمل غم و تسکینآلام وی کمک میکنند و از سوی دیگر با تشدید و تحریک احساسات سوگواران اصطلاحا به آنها در «خالی شدن از غم» و رسیدن به آرامش یاری میرسانند.
5 – برای دلگرمی گفتن به فرد داغدار موضوع را عوض نکنید
عوض کردن موضوع با قصد جلب توجه صاحبان عزا به موضوعات دیگر و ایجاد فراموشی، عملی نادرست که در بسیاری از موارد با ناکامی مواجه میشود و در پارهای از موارد به واسطه کودکصفت پنداشته و فرضشدن سوگواران، تاثیر خوبی بر آنها ندارد و اگر در موارد کمی نیز با موفقیت انجام شود. در بازگشت خاطره سوگ، تاثیرات منفی شدیدتری در پی خواهد داشت.
منطقیترین روش هدایت فضای ارتباطی به کارگیری عناصر سازگار با شرایط زمانی و مکانی موجود و گرایش به ایجاد فضای مطلوبتر است. این به آن معناست که در پی مواجهه و رویارویی با صاحب عزا، پس از سلام، مستقیما مصیبت را به وی تسلیت گوییم. برای سوگواران آرزوی صبر و سلامت و برای درگذشته طلب رحمت و مغفرت کنیم و در صورت مناسببودن شرایط برای ادامه گفتوگو، با ذکر خاطرات یا پرسش از خاطرات با فرد یا افراد از دسترفته، از تمرکز بر عزاداری بکاهیم و بر تاکید بر بزرگداشت فرد یا افراد فقید و پاسداشت و حفظ آثار، خاطرات، بستگان و آنچه که دوست میداشتهاند، بیفزاییم.
خلاصه اینکه …
بدینگونه ضمن برحذرماندن از 5 آسیب ذکرشده، یعنی اهانت غیرمستقیم و بدخواهی تلویحی برای مخاطب، سرکوب احساسات صاحب عزا، جریحهدارکردن عواطف داغدیدگان، بازی با احساسات عزاداران و توهین به شعور سوگواران، به شکلی منطقی و انسانی به ابراز همدردی و تسلی خاطر داغداران بپردازیم و در خاطر و به یاد داشته باشیم که هرگونه تصنع در چنین فرایندی مانند به کارگیری عبارتهایی نظیر «در مصیبت بزرگتان سهیم هستیم» که حکایت از آن دارد که در ایجاد مصیبت سهمی داشتهایم و اساسا جنایتی صورت گرفته و ما از شرکای جرم محسوب میشویم یا «ما را در غم خود شریک بدانید» که بیانگر آن است که فرضا با کسی که پدر یا مادر خود را از دست داده احساس مشترک داریم و میتوانیم در تحمل این داغ عظیم با او شریک باشیم یا «درگذشت ناگهانی» که متضمن آن است که دیگران بهتدریج میمیرند یا «درگذشت نابهنگام» که حاکی از وجود هنگام خاصی برای مرگ است یا «جوان ناکام» که حاوی این معناست که در زندگی «کام» در پدیده خاصی نهفته است، ممکن و محتمل است که مضحک و تمسخرآمیز جلوهگر شود که در این صورت میتواند از وقار و معنویت آن بکاهد.
مقاله مرتبط:
گرد آوری : http://www.iranstyle.ir/